... پرِ پرواز


 

قضاوت ممنوع ....

 

میشه دیگه بدون اطلاع قضاوت نکنیم ؟ میشه کسی رو محاکمه نکنیم و حکم ندیم ؟ میشه داوری نکنیم ؟ میشه یه طرفه به ماجرا و آدما نگاه نکنیم ؟ لااقل اول حرفا و دلایلش رو بشنویم  ...

 

میدونید چه دوستی ها و چه رابطه ها و چه زندگی ها با همین " قضاوت بیهوده " از بین رفته ؟

 

هر آدمی منحصر به فرد و مستقل هست و زندگی جدا . سعی نکنید بدون اینکه خودتون رو جای دیگری بزارید و شرایط و دلایل و فکر و منطق اون آدم  رو بدونید ، قضاوتش کنید .

 

میگن اول خودتو درست کن بعد حرف بزن . اونایی که میشناسن منو میدونن که چجور آدمی هستم... هر جور آدمی هستم ولی همینجا قول میدم هیچ کسیو قضاوت نکنم ....

 

شما چی ؟

 

 

 

 

 از طرف یه آدم قضاوت شده ...

 

 

+ شاید ، پست موقت

  • م . م

 


وقت رفتن بود ؛ فکر ِ غربت و اتفاقات پیش روم  ، حال جالبی برام  نگه نداشته بود اما  دونه دونه زنگ میزدم و خداحافظی میکردم باهاشون

هر کدوم یه چیزی میگفتن و آرزوی موفقیت و صحت و سلامت داشتن برام . اما یکیشون بهم گفت : برو ، موفق باشی . لااقل تو یکی بین ماها یه چیزی بشو و دست پر برگرد !

 

حرف این یکی رو خوب یادم موند و همون شب هم تعجب کردم از حرفش

 

حالا بعد از گذشت دو سال و نیم و حضور من اینور ِ آب و خاک ، دوباره پیداش کردم و هم کلام شدم  . از کار و درسش پرسیدم و گفت دو تا رشته  میخونه ( وقتی شنیدم تعجب کردم که چطور دو تا رشته هم زمان ، که گفتش یکیش دانشگاهه و اون یکی برای کار ) و سر ِ کار هم میره . هم رشتش و هم کارش ، هر جفت در نظر من عالی بود و خوشحال شدم وقتی شنیدم پیشرفتشو تا این حد . آخه میدونید جایگاه کار و درسش بالاتر از من بود و همیشه موفقیت بقیه برام خوشایند هست .

 

اما در جواب ِ سوال من که پرسیدم " دیگه چه خبر " گفت : هیچ . بدبختی !!!!

 

و باز هم تعجب کردم مثل همون دو سال و نیم پیش از حرفش ... چون معتقدم آدمیزاد ، با این شان و عقل و هوشش هر جای دنیا باشه باید همونجا رو مرکز دنیا و محل زندگی ِ خوبش بدونه و عالی زندگی کنه !

 

و فرقی نداره اینور ِ آب باشه یا اونور ِ آب ؛ وقتی تموم آسمون ِ خدا آبیه ....

 

 

 

 

+ سخت بود نوشتن بعد از مدتها ...

  • م . م


درود  :)

میتونم بگم بعد از چند ماه کلنجار و چندین بار نوشتن و ثبت نکردن ، بالاخره قصد کردم تا تیک " منتشر شود " رو بزنم .


به پر ِ پرواز خوش اومدید . اینجا مال من هست ؛ هم مال من هم مال شمایی که میخونی .  یه وبلاگ  هست و یه خوانندش . پس اگر شما نباشید لطفی نداره .


قراره اینجا بنویسم . هر چی که این انگشتام روی کیبورد فشار میدن . بدون هیچ دغدغه و واهمه . واهمه اینکه نکنه یکی خوشش نیاد ، نکنه مخالفت کنن ، نکنه کسی رو ناراحت کنم ، نکنه مسخرم کنن ، نکنه طولانی و حوصله سر بر بنویسم و ... همین واهمه ها و وسواس شدید من در برابر مخاطبای وبلاگم که نظرشون برام خییییلی مهم بود ، باعث شدن از نوشتن دور باشم . پس قراره بنویسم ...


با کمال احترامی که برای خواننده هام قائل هستم و رفتار خواننده مدار ِ من طی 7 سال زندگی توی بلاگستان ، این من هستم . خودمم و نوشته هام ، نوشته هایی که از قلب و فکرم میان . خوشحال میشم نقد کنید و نظر بدید .


امیدوارم اقامت خوبی داشته باشم در فضای جدید بلاگ  :)


+ با من همراه بشید ...


  • م . م